دانشگاهه داریم

تاریخ کتبی و خاطرات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

دانشگاهه داریم

تاریخ کتبی و خاطرات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

۷۰ مطلب با موضوع «خاطرات پل مدیریت» ثبت شده است

از بلوک هشت تا میدون اس‌ام‌اس

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۴۳ ب.ظ | ۰ نظر

میدون اس‌ام‌اس
یادش بخیر سال ۸۸ که اومدیم دانشگاه اولش بلوک ۴ بودیم (بلوک‌های هشتگانه) بعد رفتیم بلوک ۸؛ ولی باز هم فرقی نکرد: اوضاع آنتن‌دهی گوشی‌های همراه رو می‌گم! به معنای واقعی کلمه داغون بود!
۸۸ تقریباً آخرای دورانی بود که اول به طرف ایمیل می‌زدی، بعد پیامک می‌دادی که ایمیل ارسال شد، بعدش باید تک زنگ می‌زدی تا پیامکت برسه دستش؛ اما این قاعده در بلوک ۴ و ۸ هم صادق نبود. شب‌ها توی بلوک پیامک (اون موقع هنوز اس‌ام‌اس رایج‌تر بود) می‌زدیم، بعد چون تحویل داده نمی‌شد گوشی به دست راه می‌افتادیم تااااااااااا همین میدون جلوی ساختمان مرکزی (آموزش خودمون). اونجا چون روی بلندیه، آنتن‌دهی بهتر بود و پیامک تحویل داده می‌شد! ما هم به همین خاطر اسمشو گذاشته بودیم «میدون اس‌ام‌اس»
.
.
.
هنوز هم که می‌خواهیم به هم نشونی بدیم، می‌گیم دور میدون اس‌ام‌اس.
یادش بخیر!

#خاطرات و عکس‌های خاطره‌انگیز خود را برای ما بفرستید: https://ble.im/abdolah
خاطرات پل مدیریت

  • مدیر وبلاگ

واحد پول ایران در میوه‌فروشی تجریش

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۴۲ ب.ظ | ۰ نظر

واحد پول ایران میوه‌فروشی تجریش

سال ۶۳ که اومدیم دانشگاه، تمام اساتید زبان #عربی از عراقی‌های عضو مجلس اعلای انقلاب اسلامی #عراق و همرزمان #شهید_حکیم بودند که صدام اونا رو از عراق اخراج کرده بود.
لذا اصلاً فارسی بلد نبودند و این خود در فراگیری بیشتر زبان عربی برای ما هم مؤثر بود!

میوه‌فروشی تجریش
یک روز یکی از این اساتید رفته بود #امام‌زاده_صالح #تجریش.
اون زمان ابتدای بازارچه تجریش میوه‌فروشی‌های زیادی بود که قیمت میوه‌ها را با برچسب مشخص کرده بودند.
فردای آن روز، این استاد آمد سر #کلاس ما. به عربی سؤال کرد مگر واحد پول شما ریال نیست؟
یکی از دانشجویان هم به عربی پاسخ داد که بله ریال است!
استاد با تعجب گفت: پس چرا قیمت میوه‌ها را در تجربش با «دِرهم» نوشته بودند؟!

  • مدیر وبلاگ

به بهانه یک طرح جلد

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۴۲ ب.ظ | ۰ نظر

طرح جلد ماه‌نامه فرهنگی‌سیاسی #حیات، #نشریه #بسیج دانشجویی دانشگاه در آبان ۱۳۹۰ که یک پرونده ویژه درباره کشتار #حج در سال ۱۳۶۶ کار کرده بود. بخشی از یادمان شهدای حج خونین در بهشت زهرا هم در طرح جلد مشخص است.

حیات ب59 با سعیدقاسمی
اما عکس سردار سعید قاسمی مربوط به بهشت زهرا نیست! بلکه مربوط به #تحصن دی ۱۳۸۷ در #فرودگاه مهرآباد تهران است برای اعزام دانشجویان به #غزه ؛ نبرد نهایی با #اسرائیل! آن سال‌ها همراهی سردار و بچه‌ها در تجمعات، برنامه‌ها و اردوها زیاد بود.

این اولین شماره مجله حیات با طرح جلد رنگی بود. این شماره به خاطر بهر‌ه‌مندی از این عکس، فروش خیلی زیادی هم داشت. (حتی چند ماه بعد در ایام #راهیان_نور در غرفه‌ حیات در یادمان #هویزه مشتری فراوانی داشت.) از این شماره به بعد، تعداد مشترکان برون‌دانشگاهی حیات به طور فزاینده زیاد می‌شد و حرفه‌ای بودن نشریه به چشم می‌آمد. همین آقای #محمدحسن_میرزایی (معاونت دانشجویی) مسئول توزیع برون‌دانشگاهی قرارگاه نشریات حیات بود و چه تو هویزه و چه جاهای دیگه با روحیه جهادی فعالیت می‌کرد و فروش نشریه را به اوج رسانده بود.

  • مدیر وبلاگ

سردار سعید قاسمی در دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۴۲ ب.ظ | ۰ نظر

این روزها یادش می‌افتم.
راستش دلم خیلی برای سردار #سعید_قاسمی تنگ شده است. یادتان هست وقتی برای #سخنرانی می‌آمد دانشگاه، #سالن_همایش‌ها پر می‌شد؟ یه عده هم روی زمین می‌نشستند و عده‌ای هم به دیوار تکیه می‌دادند.

حیات ب59 با سعیدقاسمی
بعد از قضیه اسیر گرفتن نیروهای نظامی #انگلیس در سال ۱۳۸۶ که بعد از ۱۱ روز با رأفت اسلامی آزاد شدند و با کت و شلوار برگشتند کشورشان، آمد دانشگاه و گفت: «وقتی هاکوپیان تن نیروی مارینز کردی یعنی شرفشو گرفتی.» حیف لباس نظامی که اینا بپوشند!

  • مدیر وبلاگ

استاد دکتر غلامرضا گودرزی
واقعاً الآن #ساعت_کلاسی دانشجویان ما بیش از سایر دانشگاه‌ها نیست؟ ما اولش ۳۹ ساعت در هفته کلاس اجباری می‌رفتیم، بعداً به تدریج به ۳۰ ساعت و کمتر رسید. ۱۸ ساعت که شبیه رؤیاست.
(پی‌نوشت: دانشجویان دانشگاه این مسئله را شوخی ارزیابی کردند.)
مصاحبه استاد دکتر گودرزی
خدا این استادان عاشق و جهادی را حفظ کند.
استاد مدعو داشتیم برای ساعات رسمی تدریس هم چیزی نمی‌گرفت.
حتی مورد داشتیم بعد از چند نیم‌سال تدریس با تعجب گفت: مگه دانشگاه شما به استادان مدعو هم پول می‌دهد؟ فکر می‌کردم تدریس اینجا فی سبیل‌الله است!
استاد هم داشتیم وقتی حقوقش را دادند،‌ گفت: اینا منو خل گیر آوردند؟ فقط ۱۲۰ تومن؟
امید که #حقوق استادان غیرهیئت‌علمی هم بهبود یافته باشد.

  • مدیر وبلاگ

#خدایش_بیامرزد
دیدار الهیاتی‌ها با آیت‌الله سید علیرضا حائری،‌ مؤسسه دایرة المعارف فقه 
#اردو مشکات ۴ #قم
عکس: دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه‌السلام با مرحوم آیت‌الله سید علیرضا حائری
خاطرات پل مدیریت

  • مدیر وبلاگ

شعار ساختارشکن تجمع مقابل سفارت نیجریه

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۴۱ ب.ظ | ۰ نظر

شعار ساختارشکن تجمع درخواست درمان شیخ ابراهیم زکزاکی در خیابان فرشته، مقابل سفارت نیجریه

یکی شعار داد:
روحانی جنایت می‌کند
اروپا حمایت می‌کند

:scream: شوکه شدیم. چقدر تند و خشمگین!
هر بار که شعار تکرار می‌شد، بعضی‌ اعتراض می‌کردند شعارهای ساختارشکن ندهید! زمان برد تا همه بفهمند داره می‌گه:
بوهاری جنایت می‌کند
اروپا حمایت می‌کند

بوهاری رییس‌جمهور #نیجریه است!

زنده از محل #تجمع

خاطرات پل مدیریت

  • مدیر وبلاگ

میثاق با هیئت

قدمت هیئت به سال ۱۳۶۹ برمی‌گشت. یکی دو سال بعد از #جنگ، بچه‌های جبهه‌ای دانشگاه که بچه‌های #بسیج دانشگاه هم می‌شدند، به یاد رفقای شهیدشان راهش انداخته بودند و بعضی وقت‌ها یک جلسه نقلی برپا می‌کردند. سال ۱۳۸۰ که وارد دانشگاه شدیم، در خوابگاه‌های بچه‌ها می‌چرخید و مثلاً هفته‌ای ۳۰ یا ۴۰ نفر مشتری داشت. تا اینکه #محمد_طیرانی مسئولش شد، هم‌دوره ما بود و سعی کرد آب و رنگ هیئت را عوض کند، برای مناسبت‌ها سخنران سرشناس. مداح هم #سید_محمدرضا_یعقوبی. مجالس مناسبتی خیلی جذاب شده بود و تقریباً خوابگاهی که نوبتش به هیئت می‌افتاد و بانی بود، غلغله می‌شد. سال ۱۳۸۱ خبری پیچید توی دانشگاه که یکی از دانشجوی‌های ورودی جدید در جشن #اردوی_پیش‌دانشگاهی با #علی_غلامی که الآن حقوقدان است و رئیس دانشکده حقوق، مداحی کرده است؛ اسمش هم #میثم_مطیعی! چند سال طول کشید تا هیئت و میثم به هم برسند ولی یادم هست قضیه وقتی جدی شد که #سید_ابوالحسن_حسینی آمد پای کار هیئت. گفت باید دهگی بگیریم و خودش شبانه‌روز پای کار ایستاد، هیئت آقای #پناهیان در قم، هیئت سید هم بود. پس توانست با کمی رایزنی شیخ علیرضا پناهیان را دعوت کند، میثم هم که مداح جوان دانشگاه بود و پای منبر #آقامجتبی_تهرانی می‌خواند. در سال‌های اول بحث‌های سخنران خیلی خیلی گل کرد و دهان به دهان در دانشگاه پیچید، کم‌کم پای قدیمی‌ها و دانش‌آموختگان دانشگاه هم باز شد و بعد از آن آوازه‌اش در شهر هم پیچید. بعضی‌ها از جان مایه می‌گذاشتند مثل #حسن_سعدآبادی یا #کاظم_احمدی‌حاجی که از فشار کار بیهوش شد، مرحوم آیت‌الله #مهدوی هم انصافاً حمایت می‌کردند. و هیئت گرفت! هیئتی‌های دانشگاه که پای منبرهای دیگری می‌رفتند، هم کم‌کم هیئتشان شد #هیئت_میثاق_با_شهدا این پرچم را هم #مهدی_طغیانی در اولین ماه‌هایی که #عراق از وجود صدام پاک شده بود، در سفری به کربلا برای هیئت سفارش داد به قیمت ۹۰ هزار تومان! خلاصه هیئت کم‌کم شد خانه بچه‌های دانشگاه. چقدر بچه‌ها که متحول شدند و در دل این هیئت بار آمدند. حالا سال به سال لحظه‌شماری می‌کنیم برای حال و هوای خوب هیئتمان که دیگر ده پانزده سالی هست با آن عجین شده‌ایم. محرم را نمی‌توانیم که جای دیگری برویم. و امشب؛ باز هم پرچم، باز هم هیئت...
پ. ن: از روزهای اول قرار بچه‌ها این شد که هیئت میثاق، هیئت بچه‌های فعال و در واقع لیدرهای فرهنگی باشد، خصوصاً در دانشگاه‌ها. طبیعی است که نتیجه‌اش می‌شود برنامه‌ها و مداحی‌ها و سخنرانی‌های خاص این هیئت. قرار نیست همه هیئت‌ها کارکردشان جمع کردن این بچه‌ها باشد. و هیئت به این سبک برگزار کنند، اینجا شارژ می‌شوند برای هیئت خودشان.

:small_red_triangle:
این مطلب را #علی_نادری سیاسی ۸۰، #سردبیر سابق #رجانیوز نوشته بود؛ بزرگ مظلوم‌کش هیئت.
خوشا به حال ما که #هیئت_میثاق داریم؛ حتی در تعطیلات #تابستان.
سلامتی همه خادمان و بانیان هیئت، صلوات!


#خاطرات و عکس‌های خاطره‌انگیز خود را برای ما بفرستید: https://ble.im/abdolah
خاطرات پل مدیریت

  • مدیر وبلاگ

جمع اژدها پیدا شد!

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۴۱ ب.ظ | ۰ نظر

جمع اژدها چی می‌شه؟

این پرسش گاهی مطرح می‌شود. پاسخ‌های متنوعی هم داده شده است.

یادآوری: جمع فارسی با «ها» و «ان» صورت می‌پذیرد.
به نظر می‌رسد بهترین پاسخ (که معمولاً مدنظر سؤال‌کننده حرفه‌ای است) این است که اژدها را بتوان مثل گیاهان، درختان، اسبان، شیران و... با «ان» فارسی جمع بست؛ «اژدهاان!»
در این صورت، به اضافه کردن «ی میانجی» نیازمندیم که می‌شود اژدهایان.
تعجب کردید؟ نکنید! مثل بینوایان و آشنایان. حالا این را کمتر شنیده‌اید! در این دوره زمانه یک اژدها هم پیدا نمی‌شود، چه برسد به چند اژدها که بخواهید از «اژدهایان» سخن بگویید!
اسب: اسبان
آشنا: آشنایان
اژدها: اژدهایان

جالب است بدانید یک مجموعه #کتاب رمان چهار جلدی به اسم «اژدهایان دلتورا» ترجمه و منتشر شده است.

#زبان_فارسی

www.PavaraQi.ir | @PavaraQi
تازه بمانید:
ble.im/join/NzBiYmQwYT

  • مدیر وبلاگ

کدام خربزه کدام هندوانه؟

حالا خوبه به شماها هندونه و هلو دادن!
من زمستون اومدم گزینش، بهم شلغم دادن!
:)

برخی دوستان هم نوشتند که از این پذیرایی‌ها دوره اونا نبود.
یکی از دوستان هم با طرح این عنوان که «کدام خربزه، کدام هندوانه؟» نوشت:
یادمه مهم‌ترین مشکلم دستام بود که موقع #گزینش کجا بذارمشون!

در پاسخ به #سؤالات_شما مبنی بر اینکه حالا واقعاً جمع اژدها چی می‌شه، قرار است استاد درویشی مطلب کوتاهی بنویسند. اجمالاً بدانید که میشود اژدهایان!

#خاطرات و عکس‌های خاطره‌انگیز خود را برای ما بفرستید: https://ble.im/abdolah
خاطرات پل مدیریت

 

 

  • مدیر وبلاگ