خاطرات گزینش دانشگاه امام صادق علیهالسلام؛ وقتی برام دست زدند!
مدیر وبلاگ |
دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۴۰ ب.ظ |
۱ نظر
آهنگی که روز مصاحبه خوندم
لابد همه ما روز رو یکی از حساسترین مقاطع زندگی تحصیلی خودمون میدونستیم، اون وقتی که سه به یک پشت میز تو یکی از کلاسهای سالن چهار مینشستیم و باید خوب حواسمونو جمع میکردیم که از اون سه نفر لایی نخوریم!
حداقل برای من که روز مهم و سرنوشتسازی به حساب میاومد و هنوز هم همان احساس اولیه رو راجع بهش دارم!
یادم نمیره که چندتا از بچههایی که رفته بودن تو کلاس با کلی هیجان سؤالها رو برای بقیه تعریف میکردن و میگفتن در پاسخ به این سؤال که آیا شما آهنگ گوش میدین یا نه گفته بودن فقط مداحی و بس!
من که رفتم داخل، در پاسخ به این سؤال اسم دو تا خوانندهای که بیشتر از همه آهنگهای اونها رو گوش میدادم، بهشون گفتم و بعد هم شروع کردم به خوندن یکی از اون آهنگها بهطور کامل! خلاصه یه ۳-۴ دقیقهای داشتم براشون با حس کامل و ادای الحان میخوندم! آخرشم برام دست زدن و گفتن که خوششون اومده و بهم پیشنهاد کردن این مسیرو ادامه بدم! واقعاً خدا بهم رحم کرد!
خاطرات پل مدیریت
وااااااااااااااااااای عالی بود حاجی:)))))))))))) دمت گرم