دانشگاهه داریم

تاریخ کتبی و خاطرات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

دانشگاهه داریم

تاریخ کتبی و خاطرات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

۱۲ مطلب با موضوع «مسائل آموزشی» ثبت شده است

استاد دکتر غلامرضا گودرزی
واقعاً الآن #ساعت_کلاسی دانشجویان ما بیش از سایر دانشگاه‌ها نیست؟ ما اولش ۳۹ ساعت در هفته کلاس اجباری می‌رفتیم، بعداً به تدریج به ۳۰ ساعت و کمتر رسید. ۱۸ ساعت که شبیه رؤیاست.
(پی‌نوشت: دانشجویان دانشگاه این مسئله را شوخی ارزیابی کردند.)
مصاحبه استاد دکتر گودرزی
خدا این استادان عاشق و جهادی را حفظ کند.
استاد مدعو داشتیم برای ساعات رسمی تدریس هم چیزی نمی‌گرفت.
حتی مورد داشتیم بعد از چند نیم‌سال تدریس با تعجب گفت: مگه دانشگاه شما به استادان مدعو هم پول می‌دهد؟ فکر می‌کردم تدریس اینجا فی سبیل‌الله است!
استاد هم داشتیم وقتی حقوقش را دادند،‌ گفت: اینا منو خل گیر آوردند؟ فقط ۱۲۰ تومن؟
امید که #حقوق استادان غیرهیئت‌علمی هم بهبود یافته باشد.

  • مدیر وبلاگ

 

#خاطره ارسالی دکتر #محمدتقی_محبی، دانش‌آموخته و استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام از مرحوم استاد #ابراهیم_اسرافیلیان (که اینجا ایشان را معرفی کرده بودیم) را با هم بخوانیم:
 
سلام علیکم
مرحوم دکتر اسرافیلیان، استاد #ریاضیات_پیشرفته ما بود.
یکبار سر کلاس این خاطره‌ را تعریف کردند و گفتند:
در دانشگاه علم و صنعت در #امتحان درس هندسه وقتی ورقه‌ها را تصحیح می‌کردم، دیدم یکی از دانشجویان خوب کلاس به هیچ‌یک از سؤالات امتحانی من پاسخ نداده است و به جای آن یک بحث هندسی دیگری را خارج از کتاب و سرفصل که مورد علاقه وی بوده و مطالعه زیادی کرده بود، به خوبی و کامل ارائه داده است. من هم به او #نمره ۱۸ دادم و هیچگاه هم به کسی چیزی نگفتم.
الآن هم که در این کلاس این خاطره را برای اولین بار تعریف می‌کنم، به این خاطر است که آن دانشجو #شهید شده است.
:rose:
 
البته اسم دانشجوی شهید را هم نگفتند.
خدایش رحمت کناد. در ریاضیات استاد کم‌نظیری بود.
محبی
 
با تشکر از استاد محبی که یاد و خاطره استادشان را گرامی داشتند و الگوی زیبایی از رابطه تربیتی استاد شاگردی را ترسیم کردند.
با ارسال #خاطرات و عکس‌های خاطره‌انگیز خود، یاد گذشته را زنده کنید و آینده را بسازید: https://ble.im/abdolah
خاطرات پل مدیریت

 

 

  • مدیر وبلاگ

انتقادپذیری به سبک آیت‌الله علم‌الهدی

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۳۸ ب.ظ | ۰ نظر

#خاطره_رسیده
انتقادپذیری به سبک آیت‌الله علم‌الهدی

نچ‌های آیت‌الله #علم_الهدی مشهور بود. از #کمیته انقلاب همراه آیت‌الله مهدوی [#حاجی] آمده بودند و آن زمان معاون آموزشی دانشگاه بودند.
در همان دهه ۶۰ هم شخصیت باصلابتی داشتند. ما از بعضی چیزها انتقاد می‌کردیم و راه حل هم ارائه می‌دادیم. اما ایشون یک نچ بلندی می‌گفتند و بعد وضع موجود را توجیه می‌کردند و اشکال راه حل ما را می‌گفتند. زمان می‌گذشت تا چند ماه بعد می‌دیدیم که خودشان از راه‌حل‌های دانشجویی ما در شوراهای دانشگاه دفاع کرده‌اند و همان عملیاتی شده است.
به روایت دکتر #حسین_رضی


خاطرات پل مدیریت

  • مدیر وبلاگ

یک هفته تعطیلی بی‌سابقه امتحانات

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۳۷ ب.ظ | ۰ نظر

یک هفته تعطیلی بی‌سابقه امتحانات

۱۳۸۴.
از شهرستان برگشته بودم تهران برای #امتحانات که خبر دادند به خاطر #انتخابات یک هفته امتحانات را عقب انداختند تا بچه‌ها بروند شهرستانشان تبلیغ! از #آموزش بعید بود ولی دانشگاه انقلابی باید یک فرقی با دیگر دانشگاه‌ها داشته باشد!
فرمانده #بسیج آن سال، #حاج_عطا در مصاحبه با رسانه‌ها، رسماً از #محمود_احمدی‌نژاد حمایت کرده بود. آن وقتی که آمدن احمدی‌نژاد قطعی نبود. البته نظر ائتلاف فراگیر اصولگرایان (جناح راست) روی #علی_لاریجانی بود. هرچند در ابتدا پیروزی او دور از ذهن بود، اخلاص و فعالیت‌های مجاهدانه مردمی جواب داد و رئیس‌جمهوری از جنس مردم سر کار آمد.

سوم تیر ۱۳۸۴، قطار انقلاب اسلامی را که منحرف شده بود، در خط اصلی خود قرار داد.
در گرامی‌داشت این ایام الهی کم نگذاریم؛ فذکرهم بایام‌ الله.

خاطرات پل مدیریت

  • مدیر وبلاگ

کی خسته‌است؟

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۳۷ ب.ظ | ۰ نظر

یک نشان با معنا
7-eleven-brand.svg
این نشان رو شاید افرادی که به ژاپن، مالزی، آمریکا، تایلند، سنگاپور و... رفته باشند، دیده باشند. مغازه‌هایی که از هفت صبح تا یازده شب باز هستند.

شنبه‌های ویران‌گر
این شنبه‌های پایانی نیم‌سال دوم دوره دکتری ما چنین حالتی دارد! هفت صبح کلاس روش تحقیق پیشرفته در فرهنگ و ارتباطات داریم تا 10 صبح. گاهی بیش‌تر از 10 و گاهی زودتر از آن ادامه دارد. کمی که بگذرد، نوبت نماز ظهر و ناهار می‌رسد و بعد از آن، کلاس مسائل و سیاست‌های فرهنگ و ارتباطات در سطح جهانی شروع می‌شود که معمولا تا کمی بعد از شش عصر ادامه دارد. البته تقریبا بعد از پنج بعد از ظهر، کشش فکری کم می‌شود. یک نفسی که بکشیم می‌شود اذان مغرب و زمان صرف شام! البته وقتی ساعت 9 تا 11 هم کلاس فقه (جبرانی جبرانی!) داشته باشی، احتمالا باید از هردوی نماز و شام بزنی تا به کلاس برسی! 

امروز، سه خرداد 93
امروز صبح، در سالن کلاس‌ها بسته بود. مسئولش آمد و باز کرد. زیاد منتظر استاد نشدم. شاید یکی دو دقیقه هم زودتر از هفت رسید. چند دقیقه بعد نفر دوم رسید. نفر سوم نیم ساعت تاخیر داشت. دو نفر از پنج نفر به کلاس نیامدند.
بعد از ناهار، 10 دقیقه قبل از کلاس وسط روز هم نشستم، اما دیگر توانستم برخیزم و به کلاس بروم. 

کی خسته است؟ دشمن!
امروزه، خسته‌گی دشمن ما شده است! (پیش‌ترها دشمن خسته بود!) دعا کنید این چند هفته باقی‌مانده به خیر بگذرد!

ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم/ ما تا آخر ایستاده‌ایم
اکنون زمان استراحت نیست. هنوز پرچم اسلام را در انتهای افق بر زمین نزده‌ایم. (+) اصلا ما هم مثل شهید علم‌الهدی نمی‌خوابیم مگر این‌که خواب‌مان ببرد. (به نقل از این کتاب+)

زندگی یعنی...
 ای کاش می‌شد نیمه‌شعبان کربلا بودیم و خسته‌گی را از تن به در می‌کردیم. والیبال نشسته هم فعالیت خوبی است. نشاط می‌آورد. خسته‌گی فکری را تا حدود زیادی بر طرف می‌کند. پیامبر خدا بر محل تمرین مجاهدان بوسه زد.
این هفته هم دوست دارم در اردوی آذربایجان دانشگاه باشم و برای اولین بار به تبریز و ارومیه بروم. چند روز در دامنه سبز و زیبای طبیعت و به دور از هیاهوی تهران. اگر بشود آن‌جا والیبال نشسته هم بازی کنیم و چای بخوریم!

  • مدیر وبلاگ

پردیسی‌هایی که پنج‌شنبه هم کلاس دارند

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۳۶ ب.ظ | ۰ نظر

ناراحتین چهارشنبه ها براتون کلاس گذاشتن؟
ما پردیسی هارو بعضی وقتا مجبور میکردن به جز ۵ روز هفته پنج شنبه هاهم بیایم.

#ناشناس
@Twitter_ISU

  • مدیر وبلاگ

آخیشِ آموزش

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۳۶ ب.ظ | ۰ نظر

احساس می کنم مسوولان آموزش بعد از این که پنج روز هفته رو برامون پر می کنن، بعدش می گن: «آخیش...خستگی تابستون از تن مون در رفت!!!»

#امپراتور
@Twitter_ISU

آقا این چه وضع کلاس چیدن تو ارشد هست!!!دانشگاه های دیگه کلا چهارشنبه ها برای ارشد کلاس ندارن و سه شنبه هم عمومیه... شنبه تا دوشنبه هم معمولا بعد از ظهر میزارن کلاس ها رو... تو این دانشگاه ری استارت میکنن معمولا تو برنامه هفتگی...۵درس در ۵ روز

#ناشناس
@Twitter_ISU


واقعا خیلی سخته که ۴ تا کلاس رو تو ۵ روز بذارن.سال ششم باشی و کلاسا مانع سر کار رفتنت بشن و دستت تو جیب خانواده باشه خیلی سخته

#کخ
@Twitter_ISU

ما این ترم 6 تا کلاس داریم توی 5 روز. همش یاد این قسمت از گزارش عادل می افتم "واقعا گل نکردن این توپ سخت تره"

#ناشناس
@Twitter_ISU


جنگه مگه چهارشنبه هم کلاس میزارن!!! بخدا همین برنامه رو خیلی منظم و مرتب میشه توی نهایتا چهار روز جمع کرد!
#نه_به_کلاس_چهارشنبه
#چهارشنبه_های_سفید

#گروهبان_گارسیا
@Twitter_ISU

  • مدیر وبلاگ

درباره ابراهیم فیاض

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۳۵ ب.ظ | ۰ نظر

من دانش‌آموز بودم که تو سرمقاله نشریه پگاه حوزه می‌دیدم ابراهیم #فیاض هر دفعه داره حرف‌های متفاوت می‌زنه.

#فیاض و ما ادراک الفیاض؟
استاد حرارتی را در قلوب شاگردان ایجاد کرده که به این زودی‌ها سرد نخواهد شد.

#فیاض، ابراهیم بود. به تنهایی یک امت بود. امت حنیفی که راه خودش را بدون انحراف می‌رود.

#فیاض، ابراهیم بود. زبانش از تبر خلیل خدا، بت‌شکن‌تر بود. 

#فیاض، ابوذر بود؛ از بس تنها و غریب و انقلابی بود. عمار بود؛ از بس خودشو می‌کشت تا روشنگری کنه.سلمان بود؛ از بس بیشتر از بقیه می‌دونست.

#فیاض، بر قلب‌ها حکومت می‌کرد؛ چه وقتی فحش می‌داد، چه وقتی مرامی پای حرف‌هات می‌نشست.

ما آخرین نسل از دانشجویان اون رشته کذایی بی‌صاحاب بودیم که با #فیاض کلاس داشتیم؛ اون هم سه تا. بیشترین چیزی که یاد گرفتم، اینه که بی‌سوادم و باید بخونم.
(به کوری چشم دشمنای استاد هم یادآوری کنم که رتبه یک کنکور سراسری دکتری هم هستم!)

حالا که تا اینجاشو تحمل کردید، اینو بگم که بجای عشق‌بازی با #فیاض، نگذارید کتاب‌های این استاد عزیز با دسیسه‌های غیراسلامی فراموش شود. #منتقدانه بخوانید.


اینجوری بگم که ما با #فیاض، تونستیم خودمون رو پیدا کنیم.


اینو بگم و دیگه تموم.
برای فهم #فیاض، باید خودتو بکشی بالا؛ باید بزرگ شی. کوتوله‌پروری تو مرام استاد نیست.

#آقاحمیدگل

مطالب کوتاه‌نوشت بالا به مناسبت ژانر استاد فیاض در کانال توییتری امام‌صادقی‌ها منتشر شد.
دکتر فیاض دانش‌آموخته دکتری دانشگاه ما و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران است. او در سال ۱۳۸۹ اعلام کرد که از دانشگاه امام صادق اخراج شده است. آن سال اخراج او و حذف اساتیدی نظیر سید صالح هاشمی گلپایگانی و جایگزینی عده‌ای از خاندان مهدوی کنی در رأس گزینش دانشجو-فارغ از همه شایستگی‌ها و توانمندی‌های این افراد- دانشجویان را به این باور رسانده بود که دانشگاه در یک نقطه عطف قرار گرفته است و دارد سقوط می‌کند. 
گفتنی است ابراهیم فیاض هنوز آن‌قدر محبوب است که دانشجویانی که اصلاً با او کلاس نداشته‌اند، به او می‌پردازند. قلیل مخالفان او بعضاً با تعابیری نظیر «فروید اسلامی» این حقیقت را فریاد می‌زنند که نه فروید را فهمیده‌اند و نه اسلام را و نه فیاض را!

  • مدیر وبلاگ

بالاخره عربی تموم شد

مدیر وبلاگ | يكشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۷ ب.ظ | ۰ نظر

بسم او

ساعت 10:30 شبه و من خسته لم دادم تو اتاقم. به عنوان آخرین کاری که دارم با لب تاب می کنم قبل از اینکه آماده برنامه شیرین خواب بشم گفتم یه سری به گلستان بزنم.....

امروز تو دانشگاه از بچه ها شنیدم که آقای افضلی نمرات ترم پیش و دو ترم پیش رو تایید کرده. اومدم ببینم چه بلایی داره معدلم اومده. یه بررسی اجمالی داشتم و ناگهان یه حس بسیار بدی پیدا کردم.....

قبلش از یه نکته ای حس خوبی پیدا کردم و اینکه اصلا از نمرات 13 عربی در چند ترم حس بدی نداشتم و برام خیلی عادی بود. البته شاید چون معدلم بد نیست و احساس آرامش می کنم اینطوریه. احتمالا هم درست می گید چون اگه معدلم زیر 15 بود همین عربی عاملی برای ترک دانشگاه در 5 سال می شد و تازه باید کلی می رفتم دفتر اساتید برای عملیات های مختلف که بتونم 13 رو 15 کنم. از این که اصلا دوست ندارم برم پیش استاد و بگم مثلا یه نمره به من اضافه کنید خیلی خوشحالم! حس آزادگی دارم!!!! دوست دارم برم جولوی اساتید و حس کنم در عین اینکه منتظره من درباره نمره باهاش صحبت کنم هیچی بهش نگم و یه بگو بخندی با هم بکنیم و برم!! البته شاید باز بگید که چون از بابت معدلت احساس آرامش داری اینطوری و من باز حرفتون رو تایید می کنم هرچند خیلی از دوستان با معدل های خیلی خیلی بالاتر از من نمی دونم چرا اینقدر نمره را دوست دارند!!!

عرض می کردم

حس خیلی بدی پیدا کردم.

ترم 1:  16*3:45 =  60

ترم 2: 16*2:30 = 40

ترم 3: 16 * 2:30 = 40

ترم 4: 16*2:30 = 40

ترم 5: 16*2:30 = 40

ترم 6: 16*2:30 = 40

ترم 7: 16*2:30 = 40

که در مجموع می شود 300 ساعت. من در دانشگاه امام صادق 300 ساعت سر کلاس عربی نشسته ام. از این داشتم داغون می شدم که من 300 ساعت سر کلاس عربی نشسته ام و واقعا از یه زمان به بعد از نظر روحی اذیت می شدم و الان که عربی ام تمام شده (یعنی ایشالا تمام شده به شرط پاس شدم آخری ) اصلا به این اندازه احساس بلد بودن قواعد عربی ندارم!!

ببینید قبول دارم که ممکنه من هم کوتاهی کرده باشم که الان احساس می کنم اکثر علم عربی که دارم از دبیرستان است!! به غیر از تعدادی خاصی از قواعد که در دبیرستان نبود و لغت که خب اصلا موضوعیت نداره. ولی من مقدار بیشتری از این عدم توفیق و تلف شدن عمر رو به گردن طرف دیگر معامله یعنی دانشگاه امام صادق و برنامه ریزان اون می دونم. من عشق عربی بودم. من در دبیرستان ام العربی بودم و در پیش دانشگاهی هنگامی که در اوج خر خونی ها ساعت 1 شب از خوندن فیزیک و دیفرانسیل خسته می شدم تازه شروع می کردم به تست عربی زدن و با اون کیف می کردم . سال اول دانشگاه در ترم اول هم واقعا با عشق پیش رفتم و نمره ام هم 19:5 شد که الان فکر می کنم کپ می کنم ولی هر چه در این نظام مسخره جلوتر رفتم از عربی زده تر شدم و فاصله گرفتم و به تبع اون نمره هم پایین اومد با این توضیح که نمره مهم نیست البته.

خلاصه

میخوام اون کسانی که برنامه ریزی هستند بدونند که من بابت این تعداد ساعت که در دستان اونها تلف شد ازشون بازخواست خواهم کرد. من اگه این مقدار ساعت رو می خوابیدم یا بازی کامپیوتری می کردم و یا در پارک پینگ پنگ بازی می کردم یا سینما می رفتم یا در فروشگاههای تهران قدم می زدم یا در فروشگاه جنس می فروختم یا حتی درسها و کتابهای دیگر می خوندم از خودم راضی تر بودم تا اینکه سر یه سری کلاسهای خشک و بی فایده نه تنها به عربی نزدیک نشم از عربی دور هم بشم!!!

اصلا نمی خواستم اینقدر بنویسم ولی خب شد دیگه.

ببخشید

  • مدیر وبلاگ

یک سوال فنی؟؟

مدیر وبلاگ | يكشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۲ ب.ظ | ۰ نظر

چرا برخی قریب به اکثر اساتید برخی دانشکده ها در همه زمینه ها فعالیت-به اصطلاح علمی- دارند الّا رشته تخصصی خود؟؟؟

  • مدیر وبلاگ