دانشگاهه داریم

تاریخ کتبی و خاطرات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

دانشگاهه داریم

تاریخ کتبی و خاطرات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

درس آن کارگر

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۵۹ ق.ظ | ۰ نظر

#خاطره
۱۳۹۷/۱۲/۵
امروز یکی از #کارگران ساده دانشگاه در مسجد قبل از نماز ظهر کنار من #نماز میخواند. نمازش که تمام شد، رو به من کرد و با غمی صمیمی گفت:
ما ساعت ۵ صبح از خانه با سرویس دانشگاه راه می‌افتیم و بعد از طلوع آفتاب به دانشگاه می‌رسیم. من نمیتوانم نماز صبحم را بخوانم، راننده نگه نمی‌دارد و نمازم قضا می‌شود. بعد با قاطعیتی معنوی ادامه داد: می خواهم بروم رئیس دانشگاه را ببینم و بگویم که دستور دهد بین راه راننده نگه دارد‌!

چه تلنگری بود به من! عظمت دغدغه اش حقارت غرور مرا با آن نماز صبح های با کسالت خرد و نابود کرد. من کجا هستم و آنهایی که فکر میکنم جایی نیستند کجا؟!


وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ کانُوا فیهِ مِنَ الزَّاهِدین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">