دانشگاهه داریم

تاریخ کتبی و خاطرات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

دانشگاهه داریم

تاریخ کتبی و خاطرات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد دکتر عطاءالله بیگدلی» ثبت شده است

خدا لعنتت کنه!

مدیر وبلاگ | چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۰، ۰۶:۰۳ ق.ظ | ۱ نظر

بعضی بچه‌های امام صادق بودند، من هر موقع میدیدمشون به شوخی لعنشون میکردم! (یه سبک در لهجه آبادانی است! خدا لعنتت کنه یعنی خدا شیطان را لعنت کنه!) میگفتم خدا لعنتت کنه! چرا اومدی امام صادق؟! اومدی اینجا، شدی حجت خدا! فردای قیامت تو میشی حجت علیه ما که این هم امام صادق بود تو هم بودی! ببین این چطور بود و تو چطور بودی! 

استاد محمدرضا حکیمی هم از این دست آدم ها بود، بودنش اتمام حجت بود برای ما. فردای قیامت با همین استاد حکیمی بیچاره مان میکنند، میگویند حکیمی بود، تو هم بودی... خدا لعنتت کنه...

دکتر عطاءالله بیگدلی

  • مدیر وبلاگ

خاطرات فتنه و نه دی؛ از عاشورای 88 تا 9 دی 1388

مدیر وبلاگ | سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۹، ۰۲:۰۹ ب.ظ | ۰ نظر

قبل از ماجرا


هفت دی 1388 همان عاشورای فتنه 88 است. ما فکه بودیم! حدود 40 نفر از دانشجویان بسیجی دانشکده فرهنگ و ارتباطات برای اولین بار یک اردوی راهیان نور تخصصی رفته بودیم که شرح این ماجرا و بسیج دانشکده بماند. آن سال‌ها برنامه عاشورای فکه با نام سردار #سعید_قاسمی مشهور بود. شاید چند ده اتوبوس از بسیجی‌های قدیمی تهران آنجا بودند. از همان سر صبح، اخبار ناگواری از تهران می‌رسید. حال برخی از این بسیجی‌ها که سر بزنگاه کیلومترها دورتر از واقعه بودند، خیلی منقلب بود. ما هم. صبح فردا تهران بودیم. برخی استادان با زورآزمایی خیابانی مخالف بودند. می‌گفتند مردم خسته شده‌اند و نباید آن‌ها را باز هم (بعد از روز قدس و 13 آبان) به خیابان‌ها کشاند. تا اینکه برنامه تجمع 9 دی در خیابان انقلاب به طور رسمی اعلام شد. به نظرم مردم تبریز و بعضی شهرها همان 8 دی به صحنه آمدند.

روز واقعه

* اول چای!

صبح 9 دی به کلاس‌ها رفتیم. دانشگاه اعلام کرد کلاس‌های بعد از ظهر تعطیل است. حتی تدابیر لازم برای حضور کارمندان با پارچه نوشته و اسم دانشگاه امام صادق علیه‌السلام انجام شد. سر ظهر، طبق معمول، اتوبوس‌ها زود پر شدند و رفتند. من به یکی از دوستان گفتم امروز تجمع عمومی است و مردم زیاد می‌آیند. بیا اول ناهار را کامل بخوریم و بعد چای بخوریم، بعد خودمون می‌ریم تا شب تو خیابونا قدم می‌زنیم!
 

* حماسه حضور
هنوز خط بی آر تی پایانه شهید افشار-پایانه جنوب راه نیفتاده بود. سوار اتوبوسهای تجریش -انقلاب شدیم. داخل اتوبوس به طرز محسوسی چهره‌ها مذهبی و انقلابی بود. در بزرگراه‌ هم موتوری با پرچم مذهبی زیاد بود. خیلی قبل از اینکه به میدان توحید برسیم، دیدم مردم با زن و بچه در حاشیه بزرگراه در حال حرکتند. کمی بعد عملاً جاده قفل شده بود و اتوبوس جلوتر نمی رفت. پیاده شدیم و به خیل جمعیت پیوستیم.
به هزار زحمت به خیابان انقلاب رسیدیم. تازه اول دشواری بود. تراکم جمعیت در نزدیکی میدان انقلاب که در حال مرمت بود، خیلی زیاد بود.

*ماجرای یک مشت بزغاله گوساله
سخنران آیت الله علم الهدی، معاون آموزشی سابق دانشگاه ما بود. وقتی گفت «بزغاله گوساله» ما وسط میدان بودیم. هرچند «مرگ بر خاتمی و موسوی و کروبی» از برجسته‌ترین شعارهای آن روز بود، کسانی هم بودند که با شنیدن گوساله و بزغاله ناراحت شدند و رفتند! خلاصه هوا تاریک شد و برگشتیم سمت اتوبوسها در میدان توحید.
اتفاقاً حاج عطا بیگدلی هم سوار همان اتوبوس شد و گفت: «در راستای جذب حداکثری بزغاله‌ها و گوساله‌ها صلوات!»

بعد از ماجرا؛ یک موضع محکم

آقا سعید که امام جماعت مغرب و عشای مسجد دانشگاه بود، طبق معمول 10 دقیقه احکام می‌گفت. آن شب (یا شب بعد؟) ضمن تشکر از حضور گسترده دانشجویان در این مراسم تأکید کردند کسانی که به هر دلیلی از این قافله عقب ماندند و در این راهپیمایی شرکت نکردند، برای زدودن شعبه‌ای از نفاق که ممکن است در جانشان رخنه کند، یک اقدام ایجابی در جهت حمایت از ولی فقیه انجام بدهند.


از خرداد 1388 تا 9 دی 1388 بسیجیان امام خامنه‌ای 8 ماه دفاع مقدس را تجربه کردند در پاسداری از انقلاب اسلامی؛ به ویژه در فضای مجازی. یاد آن روزها بخیر.

 

  • مدیر وبلاگ