دانشگاهه داریم

تاریخ کتبی و خاطرات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

دانشگاهه داریم

تاریخ کتبی و خاطرات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

یک بورس،هزار ماجرا

مدیر وبلاگ | يكشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۴ ب.ظ | ۰ نظر

برای آنان‌که می‌خواهند « خوک های» اورول باشند نه « شیفتگان خدمت» بهشتی

ما شیفتگان خدمتیم نه نه تشنگان قدرت. شهید بهشتی

1- به همراه دانشجویان به صف نماز می‌آید. نه تنها به نماز می‌آید بلکه برای اوج یافتن ثوابش پشت سر امام جماعت یادم هست که می‌ایستاد. آری، پشت سر امام جماعت درسش را می خواند، سخنرانی های آقای «صمدی آملی» را گوش می‌داد. آن یکی سخنرانی‌ها و آثار آقای «حسن‌زاده‌آملی» را هم گوش می‌داد. یکی دیگر بود که مکرر به سخنان رهبر انقلاب ارجاع می‌داد. فقط من بودم که طی این چند سال بعد از ماجراهایی چندان مایل به حضور در نماز جماعت نبودم. شبهه ضدیت با انقلاب و همراهی با معاندین انقلاب در موردم می‌رفت. اما این چند نفری که ذکر کردم، تماموکمال برای رهبری و اسلام و فقه و تشیع سینه‌چاک بودند و اگر حرف روشنفکری از من می‌فهمیدند به روی خود نمی‌آوردند که تو دیگر از مرز اسلام خارج شده‌ای و نزدیک است که به اسفل‌السافلین بپیوندی.

 

2- چه نمازهایی! چه دعاهایی! چه ذکر مصیبت هایی! اما من هم‌چنان در حال مخالفت با اصول باقی مانده‌ام.

 

3- از زمان ورود احمدی‌نژاد به دولت، شاهد افزایش بی‌مهابای دانشجویان در دانشگاه‌ها و کاهش کیفیت آموزش عالی بودیم. هر روز دانشجویان رشته‌های علوم انسانی ضعیف‌تر از دیروز، زیرا این رشته‌ها به مثابه مغازه های خواروبار فروشی به‌حساب آمده‌اند. آری خواروبار فروشی و نه محل تولید نظریه‌های تمدن ساز. منتها در درگیری میان دانشگاه دولتی و آزاد هنوز یک نیمه آبرویی برای مقطع دکترا باقی مانده بود.

 

4- همچنان دانشجویان به صفوف نماز می‌آمدند. من متأسفانه از سر انحراف و نه چیز دیگری، حاضر به حضور در اغلب صفوف جماعت مسجد دانشگاه نبوده و نیستم. اما این دوستان برخی‌شان-  به حد بسیار زیاد - در حال هجوم به صفوف پیشین نماز جماعت‌ اند. چه ذکرهایی! چه دلدادگی‌هایی!

 " شاهد سجده طولانی یکی از دانشجویان در مسجد هستم. چه سجده خالصانه ای."

 

5- امام خمینی پس از امضای قطعنامه 598(که برایش جام زهر بود؛ راستی چرا؟) خطاب به سرداران جنگ حق علیه باطل: جهاد اصغر تمام شد و جهاد اکبر شروع شد.

"دانشجویان دعای قرآن به سر را در مسجد دانشگاه پی گرفته‌اند."

 

6- چی، چی شد. امام اگر این خمپاره‌ها و ترکش‌ها و بمب‌های شیمیایی جهاد اکبر نبود پس جهاد اکبر چیه؟ شاید امام حالش خوب نیست. دارد چه می گوید؟

 "صفوف مسجد صدای بچه های دانشگاه را به اوج می برد."

 

7- فضای اول انقلاب بود و روحیه انقلابی مردم جریان داشت. یک سخنران که آن زمان فحش‌های متعددی به او می دادند به نام « بهشتی» گفت: « ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت». جوانان انقلابی امثال من: این که معلوم است آقای بهشتی! ما فقط برای خدمت آمده‌ایم نه برای پول و امتیاز و وجهه و نه هیچ چیز دیگر.

"هنوز صف های جماعت مسجد مرتب و برقرار بود."

 

8- یکی از دانشجویان سابقاً بسیجی که ضد بسیج شده بود، در اواخر سال 90 در حال کنایه زدن به بسیج بود.« شنیدم که  بچه های بسیج می‌خواهند بورس خارج بگیرند و تبدیل به داخل کنند و دکترا را با رانت بسیج بگیرند!»

 " بچه ها بعد از نماز ظهر قرآن می‌خواندند. این آیه آمد: أتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم؟ "

 

9- قلعه حیوانات که با شعار برابری انقلاب کرده بود توسط خوک‌ها مدیریت می‌شد. کم‌کم خوک‌ها برای خود یک کاست به راه انداختند. مرغ، اردک، اسب، الاغ و همه حیوانات در حال کار کردن بودند اما خوک‌ها در حال "احساس" مدیریت بودند. کم‌کم عکس خوک‌ها در دیوارهای مزرعه نصب شد و با کراوات و پیک شراب. با توسعه یافتن و به ثمر نشستن تلاش‌های حیوانات مزرعه، خوک‌ها دیدند که مدیریت اینهاست که مزرعه را به اینجا رسیده پس باید جایگاه خود را مشخص کنند. این جمله را در یک سرلوحه نگاشتند: « همه حیوانات با هم برابرند اما برخی از بقیه برابرترند»!!

" بعضی از دانشجویان پس از صرف نماز در حال عبور از کنار شهدا و حرکت به سوی غذا خوری برای صرف ناهار هستند."

 

10- وزارت علوم از سال 89 شروع به گشودن دروازه مقطع دکترا کرده بود. سال 90 مشخص شد که کار به فضاحت رفته و عده ای از دانشجویان با اخلاص دانشگاه امام صادق علیه‌السلام با حجب و حیای کامل، زحمت کشیده و به کلاس های دکترا با بورس مکفی رفته اند. بعضاً سواد صحبت کردن سر کلاس را هم نداشتند. سر کلاس دکترا دانشجویان دیگر به این‌ها می‌خندیدند. پس از این همه فضاحت باز هم قرار شد وزارت علوم برای بورس سال 91 مصاحبه بگیرد که در این راستا دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه‌السلام از خیلی ها باز هم پیشی گرفتند و ثبت نام کردند.

"دانشجویان با تواضعی خاص از مسجد بیرون آمده مشغول صرف ناهار شده‌اند."

 

11- شهید بهشتی همچنان سخنرانی می‌کرد و از آفات انقلابیون می‌گفت. شهید همت سخنرانی کرد، امام سخنرانی می‌کرد و بر خدمت برای پابرهنگان، پافشاری می‌کرد. دانشجویان خط امام از دیوارهای سفارت آمریکا بالا می‌رفتند. 

 اسامی بورس دکترای خارج آمد منتها به صورت دروازه‌های باز و بورس تبدیل به داخل شده! امام صادقی‌ها انواع و اقسامشان در این نام‌نویسی پذیرفته شده بودند. اکثر افرادی که در آزمون سراسری دکترا حتی دعوت به مصاحبه نشده بودند، توانستند در این دروازه وزارت علوم وارد شوند.

" صدای دانشجویان که در حال صرف نهار بودند - نه نماز- به اوج می رفت و دیگر هیچ صدای راز و نیازی به آسمان نمی رفت."

12- آری جهاد اکبر بورس دکترا بود، آری جهاد اکبر برخی امتیازهایی بود که پس از جنگ به رزمنده ها بیش از حد نیاز می دادند، وام هایی که به برخی علل نامعلوم می‌دادند، به ریش‌هایی می‌دادند که از پیچ و خم گزینش دانشگاه امام صادق علیه‌السلام عبور کرده بود. آری بورس دکترای بی‌حساب از خمپاره‌های عراقی بیشتر منهدم می‌کرد یکی جسم را اما دیگری روح را.


این مطلب در شماره اخیر مجله «حیات خلوت» نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام منتشر شده است.

  • ۹۹/۰۹/۲۳
  • مدیر وبلاگ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی