زبان قلمم را باز کرد این مطلبِ چشم هایت را ببند آقای ب
زبان قلمم را باز کرد این مطلب «چشم هایت را ببند آقای ب»
مشکل از آقای ب نیست.مشکل از شخص «ج» است که دلش را به چند دانشجوی دکتری و المپیادی و کارمند وزارت خانه شده، خوش کرده است و این دل خوش کردن را به دیگران می آموزد.مشکل این است که برای ما چیزهایی را ارزش کرده اند که ارزش ندارد یا آنقدرها که می گویند ارزشمند نیست.اصلا ارزشیابی اینجا از بیخ مشکل دارد.شخص ج فکر می کند دانشگاه موفق است چون فارغ التحصیلانش در فلان وزارت خانه ها،جایگاه مهمی دارند.اولا این که این افراد چند درصد فارغ التحصیلان هستند؟ثانیا سهم دانشگاه در کسب جایگاهشان چقدر بوده؟ثالثا این افراد در این جایگاه ها چقدر مفید و موثرند؟
مثلا اگر ملاک موفقیت دانشگاه مقام سیاسی ساختن باشد که دانشگاه علم و صنعت که فارغ التحصیلش رئیس جمهور شده بهتر از دانشگاه ماست که وزیر دارد یا چه و چه!
اگر ملاک این است که فارغ التحصیلان در وزارت خانه هستند خب در هر وزارت خانه عریض و طویلی بجز چند فارغ التحصیل امام صادق قطعا صدها نفر از دانشگاه های دیگر هم مشغول به فعالیتند!
از این دانشگاه، توقع چیز دیگر و فراتر از این بود!!شاید علت اینکه ما در" ارزش" یابی مان از خودمان همیشه دچار خرسندی میشویم این است که هدف هایی که بر مبنای آن" ارزش" یابی انجام میشود ،دقیق و صحیح تعریف نشده اند.
«اصطلاح ارزشیابی (یا ارزیابی) به طور ساده, به تعیین ارزش برای هرچیزی یا داوری ارزشی کردن گفته میشود. با این حال تعریف جامعتری از ارزشیابی به شرح زیر میتوان به دشت داد: ارزشیابی به یک فرایند نظامدار برای جمعآوری, تحلیل و تفسیر اطلاعات گفته میشود به این منظور تعیین شود آیا هدفهای مورد نظر تحقیق یافتهاند یا در حال تحقق یافتن هستند و یه چه میزانی» (سیف, 1383؛ به نقل از گی, 1991)
البته نباید از نظر دور داشت که در ارزش یابی رفتار ورودی هم باید لحاظ شود.اینکه آقای دال که ظاهرش مذهبی است با خصوصیاتی به دانشگاه می آید و همانگونه می رود،معرف دانشگاه اسلامی نیست.دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که آقای ب را از خریدن موبایل 3 میلیون تومانی منصرف کند و خانم ه را از خریدن روسری و مانتوی چند ده هزار تومنی!
این یادداشت چشم هایت را ببند باید چشم های خیلی از مسئولین را باز کند که در این چندسالی که برای زمان صدها دانشجو برنامه می ریزند چطور برنامه بریزند؟
اغلب ما، ماهی های شهید مطهری را خورده ایم و چاق شده ایم و ماهی گیر نشده ایم!دین دان شده ایم و دین مدار نشده ایم.فقه دان شده ایم و فقیه نشده ایم!
و چشم های ما دانشجویان را باز کند که کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته
- ۹۹/۰۹/۲۳