استاد درس تدبر یک کلاس دیگر نمی آید وما مجبوریم به جای 25 نفر 50 نفره در کلاسی بنشینیم که از کمبود جا برخی در خروجی در ،روی صندلی ها نشستند
- ۰ نظر
- ۲۳ آذر ۹۹ ، ۲۰:۳۹
استاد درس تدبر یک کلاس دیگر نمی آید وما مجبوریم به جای 25 نفر 50 نفره در کلاسی بنشینیم که از کمبود جا برخی در خروجی در ،روی صندلی ها نشستند
پیشانوشتار:
بنیان مرصوص، گروه ایمیلی بچههای دانشگاه است که جمعی از استادان و دانشجویان عضو هستند. شما هم درخواست عضویت دهید. (bonyanmarsous@gmail) بعضا بحثهای خوب و مفیدی در آن مطرح میگردد و گاهی نیز چیزهای خوبی نیز معرفی میگردد. مثل فضای هر روزه ما، بعضا هم شاهد بیاخلاقی از سوی برخی هستیم. در کل، گروه خوبی است. متنی که میخوانید از این گروه انتخاب شده است.
باسمه تعالی
خوبه که یک نگاهی به تغییر و تحولات اداره فرهنگی بعد از انتصاب آقای
تقوی به سمت مدیر کل فرهنگی داشته باشیم.
حذف ورزش صبحگاهی و صبحانه بعد از آن، حذف برنامه زیارت شب جمعه حضرت
عبدالعظیم علیه السلام،کم کردن بودجه کوهنوردی(آخه خوش انصاف 30 هزار
تومان کوهنوردی واقعا برای دانشجو سنگین نیست؟) از جمله اقدامات ایشان
بعد از ورود به دانشگاه می باشد. واقعا خسته نباشی آقای مدیرپبا این همه
زحمت و کوشش.
یادمه که تابستون ماه رمضون که دانشجویان حاضر در دانشگاه کم نبودند خدمت
آقای تقوی رسیدم و گفتم که شما الحمدلله هیچ برنامه ای جز قرائت یک جزء
قرآن برای ماه رمضون ندارید،لذا لطف کنید حداقل نصف هزینه یک ماشین برای
مراسم های شب مسجد ارگ(حاج منصور) که تو دانشگاه ما هم مخاطب خوبی داره
بذارید، ایشون در جواب گفتند که «مگر ما باید از هر برنامه ای که مخاطب
داره حمایت کنیم، مثلا همه بچه ها دوست دارند برن حج، آیا ما باید از
برنامه حج حمایت مادی کنیم؟». مدیر کل عزیز، دمت گرم با این استدلال. در
نهایت هم بعد از کلی پیچوندن ما به خاطر این که ما رو خجالت بدن گفتند که
بیاید با ماشین من برید، ما هم که بچه بدی بودیم و زیاد خجالت نمی کشیدیم
گفتیم کلید رو بدید، ایشون گفتند بابا شوخی کردم جدی نگیرید!!! بعدش هم
گفتند که وظیفه اداره فرهنگی حمایت از برنامه هایی هست که دانشجویان
برگزار می کنند نه برگزاری برنامه، که البته بعدها به این حرفشون هم عمل
نکردند.
آقای تقوی ما هم نقل قول هایی شنیدیم که بودجه دانشگاه کم شده و پول
نداریم و ... . ولی مدیریت یادتون نره!! ولی نکنه خدایی نکرده شما از قصد
انتصاب شدید که کمتر پول خرج بشه!! ولی آخه ما نگاه می کنیم می بینیم که
این پول نداشتن دانشگاه با کارهایی مثل تعمیرات بی خود دستشویی های مسجد
و برگزاری اردوی تفریحی همدان(اون هم چه اردویی...) سازگاری نداره.
اصلا ولش کن آقای تقوی، نظر حقیر رو بخواهید ما که کاری از شما ندیدیم،
بهتر نیست حداقل در اداره فرهنگی رو تخته کنید تا لا اقل برای کسی انتظار
ایجاد نشه، و یا بودجه ای که این همه ازش دم می زنید برای هزینه های
ساختار شما تلف نشه!!
ما که خیر شما رو می خوایم. صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
دیگه چه خبر؟!
یه بزگواری پیام داده و رمز خواسته
نه آدرس ایمیل گذاشته
نه وبلاگ گذاشته نه .....
یعنی انتظار دارید ما یه پست عمومی بزاریم ورمز رو برای شما نمایش بدیم؟!!!
دانشگاههههه داریم؟!!
آیا می دانید در طول دو ترم تحصیلی ما برای رفت و آمد به اتاق هایمان در طبقه سوم بلوک نه باید حدود 60000 بار پله هارا بالا وپایین برویم؟
معادله دو مجهولی
اگر یادتان باشد، در بهار امسال دورهای به نام «عمار اقتصادی» درباره مباحث جهاد اقتصادی در دانشگاه برگزار شد که همه میدانیم این دوره از طرف کجا بود و از دانشگاههای دیگر هم تعداد زیادی در این دوره شرکت کرده بودند. این رو خدمتتون عرض کنم که قبل از حرکت به سمت اردوگاه آبعلی – محل برگزاری دوره- از ورود دانشجویان سایر دانشگاهها به داخل دانشگاه که فقط میخواستند قبل از حرکت کنار مقبرة الشهداء جمع شوند و سلامی به شهداء بدهند، ممانعت به عمل آمد.البته این رو هم همه ما میدانیم که کدام قسمت به این شکل سنت مهماننوازی را به جا آورد و وجهه دانشگاه را به بهترین نحو حفظ کرد.
در یک سلسله نشست که همین مجموعه – مجموعه برگزار کننده دوره عمار اقتصادی – برگزار میکرد و هر هفته فیلمبردار از بیرون دانشگاه برای مستند سازی از نشست به دانشگاه میآمد، ناگهان یک هفته خبر از غیب میرسد که ممکن است در جعبه دوربین این فیلمبردار بمب باشد و برای امنیت جانی دانشجویان دانشگاه هم که شده باید از حضور این فرد – فیلم بردار در دانشگاه جلوگیری شود. این تدبیر به جا هم به کنار.
تازه همین پنج شنبه که برای برپایی غرفه نمایشگاه هفته دفاع مقدس بچهها space frame خریده بودند، باز هم نیم ساعت بچهها رو معطل کردند که چرا هماهنگی نشده.شاید اینها بمب باشه!
سؤال من این است که چرا با وجود این مجموعه دلسوز که همه رقم به فکر امنیت و سلامت دانشجویان و حتی حفظ وجهه و شأن دانشگاه است، باید در مجلس ترحیم یک فرد بیش از بیست دسته گل بسیار بسیار گرانقیمت وارد دانشگاه بشود و هیچ کس صدایش هم در نیاید. شاید نمیشود در دسته گل به این بزرگی بمب کار گذاشت، شاید اگر اسراف در دانشگاه باب شود، اشکالی ندارد، یا نمیدانم شاید دُز دلسوزی این مجموعه مخلص پائین آمده و شاید هم ....
الله اعلم
برگرفته از وبلاگ چمدان، محمدعلی زاهدی، دانشجوی سال پنجم الهیات، معارف اسلامی و ارشاد: http://chamadoon.mihanblog.com
بچههای یکی از اتاقها برای اینکه صبح، بیشتر بخوابند
و مسئولان اردو نتوانند آنها را بیدار کنند،
در اتاق خودشان گاز اشکآور زدند!
تو خود حدیث مفصل بخوان!