دانشگاهه داریم

تاریخ کتبی و خاطرات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

دانشگاهه داریم

تاریخ کتبی و خاطرات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گزینش دانشگاه امام صادق علیه‌السلام» ثبت شده است

 

کدوم را باید انتخاب می‌کردم؟
 
روز مصاحبه وارد اتاق مصاحبه شدم؛ یه میز بزرگ که پشتش سه نفر به سبک رئیس دادگاه و منشی‌های یمین و یسارش نشسته بودند.
روی میز یه بشقاب هندوانه و یه بشقاب خربزه بود.
به من تعارف کردند که بفرما.
منم که حسابی استرس داشتم به فکر خوردن نبودم و گفتم نه متشکرم!
اصرار کردند که راه نداره تا نخوری شروع نمی‌کنیم!
منم که دیدم مجبورم انتخاب کنم، پیش خودم گفتم هندوانه هسته داره و خوردنش طول می‌کشه، لذا خربزه رو برداشتم که بخورم.
به محض اینکه خربزه رو برداشتم، یکی از مصاحبه‌گرها شروع کرد به نوشتن چیزی! سکته کردم. گفتم کاش به نیت سرخی خون شهدا، هندوانه رو انتخاب می‌کردم :joy:
 
#گزینش
 
#خاطرات و عکس‌های خاطره‌انگیز خود را برای ما بفرستید: https://ble.im/abdolah
خاطرات پل مدیریت

 

 

  • مدیر وبلاگ

 

آهنگی که روز مصاحبه خوندم
 
لابد همه ما روز #گزینش رو یکی از حساس‌ترین مقاطع زندگی تحصیلی خودمون می‌دونستیم، اون وقتی که سه به یک پشت میز تو یکی از کلاس‌های سالن چهار می‌نشستیم و باید خوب حواسمونو جمع می‌کردیم که از اون سه نفر لایی نخوریم! 
حداقل برای من که روز مهم و سرنوشت‌سازی به حساب می‌اومد و هنوز هم همان احساس اولیه رو راجع بهش دارم!
یادم نمی‌ره که چندتا از بچه‌هایی که رفته بودن تو کلاس با کلی هیجان سؤال‌ها رو برای بقیه تعریف می‌کردن و می‌گفتن در پاسخ به این سؤال که آیا شما آهنگ گوش می‌دین یا نه گفته بودن فقط مداحی و بس!
من که رفتم داخل، در پاسخ به این سؤال اسم دو تا خواننده‌ای که بیشتر از همه آهنگ‌های اون‌ها رو گوش می‌دادم، بهشون گفتم و بعد هم شروع کردم به خوندن یکی از اون آهنگ‌ها به‌طور کامل! خلاصه یه ۳-۴ دقیقه‌ای داشتم براشون با حس کامل و ادای الحان می‌خوندم! آخرشم برام دست زدن و گفتن که خوششون اومده و بهم پیشنهاد کردن این مسیرو ادامه بدم! واقعاً خدا بهم رحم کرد!
 
 
#خاطرات و عکس‌های خاطره‌انگیز خود را برای ما بفرستید: https://ble.im/abdolah
خاطرات پل مدیریت

 

 

  • مدیر وبلاگ

یکی از رفقا نقل می‌کرد می‌گفت روز #گزینش که نوبتم شد برم توی اتاق و زیر رگبار سؤالات تخلیه اطلاعات بشم، چند دقیقه تا اذان ظهر بیشتر نمونده بود.

با هر جون‌کندنی بود، اون چند دقیقه گذشت که صدای اذان بلند شد. یه لبخند ملیح به اون سه بزرگوار تقدیم کردم و خیلی آروم شروع کردم به بالازدن آستینا!

بنده خدا هول شد گفت چند تا سؤال دیگه بپرسیم تمومه. با همون لبخند ملیح گفتم:
شرمنده! نماز اول وقت...

هر چی زور زدن که من یه چند دقیقه دیگه بمونم، کوتاه نیومدم. نماز بود؛ شوخی که نبود!

لازم به توضیحه این رفیق‌مون رو صبحا باید با بیل بیدار کنیم واسه نماز!


#خاطرات و عکس‌های خاطره‌انگیز خود را برای ما بفرستید: https://ble.im/abdolah
خاطرات پل مدیریت

 

 

  • مدیر وبلاگ

خاطرات گزینش دانشگاه امام صادق علیه‌السلام؛ استرس مصاحبه!

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۳۹ ب.ظ | ۰ نظر

 

اگر این روزها به دانشگاه سر بزنید، می‌بینید که فصل #گزینش شروع شده است.
یکی از دوستان بود که هر سال وقتی تابلوی «به طرف آزمون شفاهی» را می‌دید، می‌گفت: «دوباره اینا دارند استرس وارد می‌کنند به ما!»
 
#خاطرات و عکس‌های خاطره‌انگیز خود را برای ما بفرستید: https://ble.im/abdolah
خاطرات پل مدیریت

 

 

  • مدیر وبلاگ

خاطرات گزینش؛ سؤالات آزمون شفاهی- وقتی سؤالات سخت می‌شود!

مدیر وبلاگ | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۳۹ ب.ظ | ۰ نظر

از #گزینش یه خاطره‌ای که یادمه این بود که سطح رو اون‌قدر بالا بردن که ازم فرق جهاد اسلامی و حماس رو پرسیدن!


#خاطرات و عکس‌های خاطره‌انگیز خود را برای ما بفرستید: https://ble.im/abdolah
خاطرات پل مدیریت

 

 

  • مدیر وبلاگ

#گزینش بود و سؤالاتش!
یکی از سؤالات این بود که یک کلمه می‌گفتند و باید می‌گفتی یاد چی افتادی.

گفت: زین‌الدین!
با خوشحالی گفتم: زیدان!
هر سه نفرشون خندیدند. یکی‌شون گفت منظورشون شهید زین‌الدین بود!

یک دفعه گفت: «کیک زرد»
گفتم: تخم مرغ!
نفهمیدم چرا خندیدند. رفتند سراغ سؤال بعدی. بعداً متوجه شدم با شنیدن کیک زرد باید یاد «نطنز» و فرآیند چرخه سوخت می‌افتادم! اون موقع تازه بحث‌های هسته‌ای داشت عمومی می‌شد.


#خاطرات و عکس‌های خاطره‌انگیز خود را برای ما بفرستید: @abdolah در پیام‌رسان بله
خاطرات پل مدیریت

 

 

  • مدیر وبلاگ

معیار گزینش اساتید

مدیر وبلاگ | يكشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۲ ب.ظ | ۰ نظر

 

توضیح ضروری:احتمالا نگارنده مطلب پس از نگارش به یکی از گروه های معارض،معاند،محارب، اختلاط طلب،تحریک شده توسط ایادی استکبار و آمریکا و... منتسب شود ولی همین الان خود را از این اتهامات مبرا می دانیم و می گوییم که فقط می خواهیم دانشگاه بهتر بشود!چون موسسان دانشگاه به صرف اینکه خودشان دانشگاه را تاسیس کرده اند عقلا نمی توانند هر گونه تصمیمی که خود صحیح می پندارند اتخاذ کنند. چرا که نتایج این تصمیمات بر مسیر زندگی و عمر هزاران هزار دانشجو عارض خواهد شد و در صورت نادرست بودن تبعات سنگین و جبران ناپذیری خواهد داشت .پس بهتر است که از سرمایه خرد جمعی هم خود را بهره مند سازند!

در پردیس خواهران دانشگاه امام صادق (ع) در کنار اساتید بسیار خوبی که داریم یعنی اساتیدی که هم در رشته تخصصی خودشان متخصص هستند و هم بر مبانی اسلامی درس و بحثشان تسلط دارند ،اساتیدی هم داریم که در زمینه تخصصی خودشان متوسط هستند و بعضا نه تنها با مبانی اسلامی آشنایی ندارند بلکه گاهی نظریاتشان با بدیهیاتی از اسلام مخالف است.

خب در دانشگاهی که عنوان معارف اسلامی در کنار نام اغلب رشته ها وجود دارد و این انتظار را در مخاطب ایجاد می کند که لا اقل دروس تخصصی هر رشته با رویکرد معارف اسلامی تدریس شود و مفاهیم آن دانش، با مبانی و معارف علوم اسلامی مقایسه شود وجود این دسته از اساتید مطلوب نیست!

ممکن است برخی افراد وجود این اساتید را برای ایجاد فضای تضاد و تضارب آرا و پیدایش مسائل جدید مفید بدانند اما باید گفت در مقطع کارشناسی که  هنوز دانشجویان از یک  ساختار فکری منسجم و نظام مند علمی، در زمینه رشته تخصصی خودشان برخوردار نیستند اگر با چنین اساتیدی مواجه  شوند پایه های فکری و نظریشان کج بنا می شود و می دانید که خشت اول گر نهد معمار کج!چه اتفاقی می افتد.

در واقع این اساتید نه  می توانند در دانشجویان سوال ایجاد کنند،سوالی که نخستین گام یک پژوهش است  و نه می توانند  آنان را به صورت صحیح در مسیر معارف اسلامی هدایت کنند تا در نهایت به تولید علم اسلامی و بومی منجر شود چون خود با این مسیر صحیح چندان نسبیتی ندارند!

ممکن است بفرمایید که ما از نظر دسترسی به چنین اساتیدی با محدودیت مواجه هستیم و مگر چند استاد متخصص متعهد در علوم انسانی در کشور داریم که توقع داشته باشیم همه اساتید دانشگاهمان هم کاملا متخصص باشند و هم با معارف اسلامی آشنایی کافی داشته باشند؟

این حرف درست است اما مشکل اینجاست که پردیس خواهران دانشگاه به خاطر لحاظ کردن شرط"زن" بودن در گزینش اساتید،دانشجویان را از این گنجینه اساتید متخصص متعهد بیشتر محروم می کند!

یعنی اگر مثلا دانشگاه به 70 استاد نیاز داشته باشد و ما 50 تا استاد متخصص متعهد در کل کشور داشته باشیم که 35 نفر ایشان مرد باشند پردیس خواهران ترجیح می دهد 15 تا از این اساتید متخصص متعهد را که زن هستند جذب کند و   55 استاد باقی مانده را  از بین خانم هایی انتخاب کند که با معارف اسلامی چندان آشنا نیستند و یا حتی با آن مخالفند به این شرط که از نظر خط فکری سیاسی یا موافق دانشگاه باشند و یا بی تفاوت نسبت به سیاست.

البته راه دیگری هم که وجود دارد و در دانشگاه استفاده می شود این است که یک استاد متعهد چندین درس را تدریس کند که حتی ارتباطی با تخصصش ندارد!

واقعا اگر هم جنس بودن استاد و دانشجو تا این حد اهمیت دارد که حتی بر بعد تخصصی و معارف اسلامی هم غلبه می کند چرا مقام معظم رهبری در درس خارج فقه خودشان طلاب خانم را هم به حضور می پذیرند و  چرا برخی از اساتید پردیس خواهران که چنین سیاستی دارد در درس خارج فقه آقا شرکت می کنند؟

مسئولین پردیس خواهران در موارد بسیاری اتخاذ چنین سیاستی را به خاطر توانمند ساختن زنان و ایجاد حس خود باوری در ایشان معرفی کرده اند!آن ها بارها به دانشگاهی که بجز دو سه نفر تاسیسات و باغبان تماما توسط خانم ها اداره می شود بالیده اند!آیا مقام معظم رهبری هم با چنین استدلالی نمی توانستند تدریس درس خارج فقه زنان را به زنان مجتهد واگذار کنند؟
 به نظر می رسد آنچه بیشتر از زن بودن باید اهمیت داشته باشد خروجی های دانشگاه است که باید از رشد همه جانبه ای برخوردار باشند!

 

  • مدیر وبلاگ